من و جیجی به خاطر نوع كار و حرفهمان به ناچار كمی متفاوتتر از ساختارهای مرسوم و رایج در زندگی رفتار میكنیم و معمولاً در بیشتر اوقات هر كدام سرگرم گذراندن زندگی شخصی خودمان هستیم. با اینكه روزهای نخست تمایلی زیادی به این شیوه نداشتم اما در نهایت پذیرفتم كه او یك فوتبالیست سرشناس است و چارهای جز گرفتن این تصمیم نیست. شاید گاهی دوری ما به یك ماه نیز بیانجامد و من در جایی بسیار دور تر از او به تنهایی زیر آسمان قدم بزنم اما تماشای شوق ماجراجویی و رویای كسب لیگ قهرمانان اروپا توسط جیجی و تماشای جام قهرمانی در دستان او به من آرامش و صبوری میدهد.
صحبت های بالا، بخشی از مصاحبه ی خواندنی ایلاریا دامیكو شریك زندگی جانلوئیجی بوفون، روزنامهنگار، فعال اجتماعی، مفسر تلویزیونی و مجری سابق شبكه Sky Sports در گفتگو با TV Sorrisi e Canzoni می باشد.
او افزود:
ما خانوادهای با فاصلهای بسیار زیاد از یكدیگر هستم؛ خانوادهای با خانههای فراوان اما در عین حال در كنار همدیگر بودنهایی كمتر از همه. گاهی در خانهمان در تورین هستیم، گاهی در خانه میلان و گاهی خانه جدیدمان در پاریس. خانواده كوچك ما در سه ضلع یك مثلث، دائم در حال رفت و آمد است. با چنین سبك متفاوتی از تعریف معنای خانواده؛ كار برای بچهها كمی دشوار میشود. آنها گاهی در روزهای آخر هفته پیش او و گاهی در باقی روزها كنار من هستند. این طرح، تصمیمی مشترك از طرف هر دوی ما بوده است. با این حال سعی میكنیم این ایدهها را به بچهها نیز انتقال بدهیم و تلاش كنیم تا با استفاده از تمهیداتی از این دست، زندگی آرام و مطبوعی را برای آنها فراهم كنیم.
دامیكو ادامه داد:
ما در روزهای بسیار دشواری از زندگیمان با یكدیگر آشنا شدیم. هر دو شرایط تقریباً مشابهای را در زندگیمان میگذراندیم. اولین دیدار و گفتگویمان سه ساعت طول كشید و یادم است در پایان با ناراحتی به خانه بازگشتم. همان شب وقتی به دیدار و صحبتهایمان فكر میكردم خودم را دلداری میدادم كه اشكالی ندارد؛ هر چه باشد او یك فوتبالیست است و سبك خاص خودش را در زندگی دنبال میكند. با این همه چیزی در درون من شكل گرفته بود؛ چیزی كه در آن احوالات نابسامان «زیبا» بود. یك زیبایی كه در نهایت اتفاقات بعدی را به وجود آورد و من را در كنار جیجی قرار داد.